روایتی زیبا در تفسیر آیه شریفه: یوم ندعوا کل أناس بإمامهم
در آیات و روایات نامهای زیادی برای روز قیامت ذکر شده، از روز خسران و حسرت گرفته تا روز حساب و کتاب و …
اما یکی از این نامها و اوصاف که در خود قرآن کریم برای روز قیامت ذکر شده، این است که روز قیامت روزی است که مردم را به نام و راه امامشان می خوانند.
در کتب روایی و تفاسیر روایی، روایات و نکات زیبایی در تفسیر این آیه نقل شده اما یکی از این روایات که جنبی تاریخی نیز دارد، بسیار زیبا و قابل تامل است که در اینجا نقل می کنم:

در کتاب شریف بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیه و آله از قول جناب أصبغ بن نباته رحمه الله علیه نقل شده که او می گوید:
امیرالمومنین علیه السلام به ما دستور دادند که از کوفه به سوی مدائن برویم. ما نیز روز یکشنبه از کوفه خارج شدیم. اما عمرو بن حریث و هفت نفر دیگر از ما جدا شده و به مکانی در حیره به نام خورنق رفتند و گفتند ما در اینجا استراحت می کنیم تا روز چهارشنبه و آن گاه به علی ملحق می شویم، پیش از آنکه نماز جمعه را – در مدائن – اقامه کند.
در حال خوردن نهار بودند که سوسماری بر آنان گذر کرد و آن را صید کردند. عمرو بن حریث دستش را در دست سوسمار گذاشت و گفت: با این بیعت کنید، این امیرالمومنین است! پس هر هفت نفر آنان بیعت کردند.
پس شب چهارشنبه از مدائن خارج شدند و روز جمعه به مدائن رسیدند. در حالی که هر هشت نفر با هم بودند و کسی دیرتر یا زودتر نرسید.
امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر بودند و خطبه می خواندند، این جماعت رسیدند و در کنار در مسجد نشستند، حضرت به آنان نگاهی کردند و فرمودند:
ای مردم! پیامبر صلی الله علیه و آله هزار سخن به من فردمودند که در هر سخن هزار دریچه بود و هر دریچه یک کلید دارد. من از خداوند شنیده ام که فرموده: روزی که مردمان را به نام امامشان می خوانیم. ( إسراء/71)
و من به خدا قسم می خورم که هشت نفر از این امت محشور می شوند در حالی که امامشان یک سوسمار است و الان اگر بخواهم نام آنان را بگویم می گویم.
اصبغ بن نباته می گوید: ای کاش می دیدی که عمرو بن حریث از شدت خجالت و شرم چگونه همچون کسی که مریضی پوستی دارد، سرش را فرو برده بود.
منابع:
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیه و آله، ج1، ص306
خصال، ج2، ص644
الخرائج و الجرائح، ج2، ص746
اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج3، ص456
البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص556