مسلم خاطری
سلام عرض می کنم خدمت همه بازدیدکنندگان محترم
این وب سایت جایی است جهت انتشار برخی از نوشته جات و مطالعات من در زمنیه تاریخ و جغرافیای تشیع و نیز گزارش ها و سفرنامه هایی از تبلیغ بین الملل و بدون مرز.
امیدورام که سفرنامه ها و تجارب تبلیغی من برای همه مبلغان محترم قابل استفاده باشد.
سلام علیکم حاج آقا خاطری بزرگوار.بنده از ارادتمندان مخلص حضرتعالی هستم. گرچه نه عارف و صوفی هستم و نه متکلم.اما وقتی انسان با دقت به موضوع نگاه میکنه، معنی دوم از آیه، باعث گسستگی پیوند بین دو جمله و بی معنی و لغو کردن جمله دوم خواهد شد و از خداوند حکیم،بعید است سخن لغو بگوید. چرا که میفرماید و انا الیه راجعون. دقت کنیم اولا بین دو جمله واو عطف قرار داده و نشان از پیوند و ارتباط دو جمله است. ثانیا در جمله دوم سخن از رجعت هست ،اون هم بصورت صفت فاعلی . یعنی بصورت پیوسته و مستمر .خب بازگشت غیر از رفتن و سیر کردن است. بلکه بازگشت یعنی رفتن به جایی که قبلا آنجا بوده ایم و از آنجا آمده ایم. وگرنه قید بازگشت بی معنی میشد.عنایت کنید که حتی بر فرض جمله اول را طبق سلیقه و نظر شما معنی کنیم باز هم فرقی نمیکند.چرا که جمله دوم در ذات خودش از خدا بودن را دارد. ما به سوی او باز میگردیم(نه اینکه میرویم)خودش به تنهایی یعنی ما به آنجایی بازگشت کننده هستیم که از همانجا آمده ایم. اما نکته مهمتر اینکه معنی دوم نه تنها باطل بلکه خطرناک و مستلزم نسبت دادن ضعف و نقص به خداوند است. فکر میکنم نیازی به توضیح نداره.از جسارتم و همچنین اطاله کلام عذرخواهی میکنم. این برداشت بنده بود در قضاوت بین دو نظر.